من پذيرفتم که عشق افسانه است ... اين دل درد آشنا ديوانه است
مي روم شايد فراموشت کنم ... با فراموشي هم آغوشت کنم
مي روم از رفتن من شاد باش ... از عذاب ديدنم آزادباش
گر چه تو تنها تر از ما مي روي ... آرزو دارم ولي عاشق شوي
آرزو دارم بفهمي درد را ... تلخي بر خوردهاي سرد را

عزیزان نظر بدین انگیزم کم شده 
نظرات شما عزیزان:
Ali 
ساعت16:31---19 دی 1389
خوب بود به منم سربزنی خوشحال میشم.... پاسخ:چشم به شما هم سر میزنم....
حسین محکوم 
ساعت0:50---18 دی 1389
salam merc az nazaret aziz ba in matlabet kheyli hal kardam afarin پاسخ:mokhlesim....
manam dg...... 
ساعت10:00---8 دی 1389
eeeeeee,dadashi mage man mordam k u bi angize shi?zoodtar migofti miomadam nazar midadam پاسخ:kheyli badi in che nazarie ???????
|